حکومت و دولت اسلامی باید به منظور دستیابی به عدالت و پیشرفت واصلاحامور در عرصه اقتصاد، راههایی را برای پیشگیری از تمرکز ثروت، حیف و میلشدن اموال عمومی، جلوگیری از تبعیضهای اقتصادی، مبارزه با فقر، و همچنینتشویق و ترغیب و زمینه سازی گسترش فعالیتهای اقتصادی در پیش بگیرد. در اینفصل دیدگاه و اقدامات امام(ع) در بعضی از این موارد مطرح میشود.
. بیتالمال
مهمترین منبع مالی مصارف و مخارج حکومت اسلامی در زمان پیامبراکرم(ص) و خلفای بعد از آن حضرت و همچنین دولت علوی(ع) بیتالمالبود که از طریق مالیاتهای اسلامی مانند خمس، زکات، خراج، جزیه وغنیمت و.... تامین میشد. کمی بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و تا پایانخلافت عثمان به جهت سیاستهای ناصحیح در امور مربوط به بیتالمال،امام(ع) برای جبران آنها، و زدودن چهره جامعه نبوی از آن ناپاکیها و زندهکردن روش و سنت پیامبر اکرم(ص) سیاستها و روش هایی را در پیشگرفت که به پارهای از آنها اشاره میکنیم:
أ . بازگرداند اموال عمومی
امام(ع) بعد از آنکه امور حکومت را به دست گرفت، بازگرداندن اموال بهغارت رفته بیتالمال را در اولویت کار خود قرار داد. حضرت در دومین روزاز بیعت در جمع مردم فرمود:
بدانید هر زمینی را که عثمان بخشید و هر ثروتی را که از اموال عمومیبه دیگران هدیه کرد، به بیتالمال باز میگردد،... اگر این ثروتها رابیابم، در حالی که مهریه زنان قرار گرفته یا در شهرها توزیع شده باشد،آنها را به جایگاهش باز میگردانم.
آن گاه حضرت دستور داد همه سلاح هایی را که در خانه عثمان پیدا شدهبود و آنها را علیه مردم به کار گرفته بودند، بگیرند و به بیتالمال باز گردانند؛اما کاری به سلاحهایی که در خانه عثمان بود و به ضد مردم از آن استفادهنشده بود نداشته باشند. همچنین حضرت دستور داد از تصرف همه اموالشخصی او که در خانهاش و یا هر جای دیگری است خودداری شود و اموالیکه او به صورت هدیه و پاداش و جایزه به یاران خود و هر کس دیگر داده بود،به بیتالمال برگردانده شود.
آن حضرت در طول حکومتش هرجا میدید مالی از بیتالمال به ناحق بهدست کسی رسیده است، آن را باز پس میگرفت؛ چنان که یکی از کارگزارانحضرت در یک مورد موجودی بیتالمال یکی از شهرها را به غارت برد،حضرت با قاطعیت و جدیت او را به بازگردان تمام آن اموال وادار کرد.
ب . تقسیم عادلانه بیت المال
تقسیم اموال عمومی، به طور مساوی و یکسان در میان همه مسلمانان ازمهمترین سیاستهای اقتصادی امام(ع) بود، هر چند این اقدام امام(ع) باآنچه که در سالهای گذشته و در حکومت خلیفه دوم و بیشتر از آن خلیفهسوم رواج داشت در تضاد بود و برای کسانی که در عصر آن دو که ازبیتالمال، حساب ویژه و بهره خاصی داشتند گران تمام میشد، اما امام (ع)که خود را مقید به سیره پیامبر اکرم(ص) و عمل به تشخیص صائب و فکرصحیح و برخاسته از حق خواهی و حق محوری و عدالتطلبی وعدالتگستری توأم بابرخورداری از مقام عصمت خود میدانست، بدونهیچ مصلحت اندیشی اقدامات مورد نظر خود ار از همان روز اول خلافت بهکار گرفت.
آن حضرت روز دوم بیعت و قبل از تقسیم بیتالمال در جمع مردم چنینفرمود:
همه افراد، از نظر حقوق با دیگران برابر خواهند بود. شما بندگانخدا هستید و مال، مال خداست و میان شما به طور مساوی تقسیممیشود. کسی بر کسی برتری ندارد. فردا بیتالمال میان شما تقسیممیشود و عرب و عجم در آن یکسان هستند.
روز بعد امام(ع) وارد بیتالمال شد، اموال موجود را سه دینار، سه دینار،میان همه تقسیم کرد، سهل بن حنیف برده سیاهپوستی داشت که او را آزادکرده بود. او را به نزد امام آورد و گفت: به این چقدر میدهی؟
امام فرمود تو چه قدر گرفتهای؟ گفت: سه دینار. امام به آن برده نیز سهدینار داد. سهل زبان به اعتراض گشود و گفت: آیا رواست که من با این فردسیاه پوست که تا دیروز غلام من بوده است مساوی و برابر باشم؟ امام فرمود:در کتاب خدا میان فرزندان اسماعیل و اسحاق تفاوتی نمیبینم.
آن حضرت در شرایط سخت حکومت نیز به این امر پایبند بود، چنانکهبرخی از یاران امام(ع) پس از ملاحظه بذل و بخششهای معاویه بهاطرافیانش به امام(ع) عرض کردند: مردم به دنیا دل بستهاند اگر از بیت المالمقداری بیشتر به اشراف عرب و قریش میبخشیدی تا وضع بهترشود....امام(ع) در پاسخ آنان فرمود:
آیا از من میخواهید که برای پیروزی خود، از جور و ستم در حقکسانی که بر آنها حکومت میکنم استمداد جویم» به خدا سوگند تاعمر من باقی است و... هرگز چنین کاری نخواهم کرد.
امام(ع) تقسیم عادلانه اموال عمومی را به کار گزارنش نیز تأکید میکردهاست؛ چنان که به یکی از آنها چنین نوشته است:
بدان که، مسلمانانی که در نزد تو هستند، یا در نزد ما هستند، سهمشاناز این غنیمت برابر است.
امام باقر(ع) نیز یکی از حقوق مردم بر حکومت را همین میداند.
ج . توزیع بدون تأخیر بیتالمال
امام(ع) ذخیره و حبس اموال عمومی را در بیت المال، جایز نمیدانست،سعی و تلاش حضرت بر این بود که این اموال، هرچه زودتر به دست اهلشبرسد. آن حضرت حتی تأخیر یک شب را نیز روا نمیدید. هر چند درمواردی تا یک هفته تأخیر را نوشتهاند. امام(ع) در یکی از نامههایشمینویسد:
از جمله حقوق شما بر من این است ـ حقی را که از آن شماست ازموعد خود به تأخیر نیندازم و تا به انجامش نرسانم از پای ننشینم وحق شما را به تساوی بدهم.
امام (ع) به روش پیامبر عمل میکرد، چنان که میفرماید:
شیوه و روش رسول خدا(ص) در تقسیم بیتالمال این بود که چیزی رابرای روز بعد نگاه نمیداشت. ولی عمر تشکیلاتی فراهم ساخت وگاهی تا یک سال هم به توزیع آن نمیپرداخت، اما من به همان روشپیامبر عمل میکنم.
به این روایت تاریخی نیز بنگرید، یکی از راویان چنین میگوید: که مندر حضور امام (ع) بودم، اموالی را نزدیک غروب آوردند امام خطاب بهدست اندرکاران فرمود:
اموال رسیده را تقسیم کنند. آنان گفتند: اکنون دیروقت است اجازهدهید تقسیم آن به فردا بیفتد. حضرت فرمود: شما ضامن میشوید کهمن تا فردا زنده باشم؟ فرصت را از دست ندهید. آنها را تقسیم کنید.مأموران چراغهای شمعی فراهم کردند و اموال را تقسیم کرده و بهاهلش رساندند.
تعجیل در تقسیم بیتالمال، علاوه بر آنکه موجب توزیع تدریجی اموالدر جامعه میشود، به رفع نیاز نیازمندان و رفع فقر از آنها نیز کمک شایانیمیکند. امام(ع) وارد خزانه دولت شدند و در آن جا چیزی از اموال عمومیدیدند، فرمودند: «این ثروتها را اینجا میبینم، در حالی که مردم بدان نیازدارند... پس دستور داد آن را تقسیم کردند.
د . نظارت و دقت در مصرف بیتالمال
امام(ع) در اینکه بیتالمال چگونه مصرف شود، دقت فراوان داشت، وخود شخصاً بر این امر نظارت میکرد.، والیان و کارگزاران دولتش را نیز بههمین دقت دستور میداد. امام (ع)، شبی در بیتالمال بود و سیاهه تقسیماموال را مینوشت، طلحه و زبیر بر آن حضرت وارد شدند. حضرت چراغیکه در برابرش بود، خاموش کرد و فرمود تا چراغی از خانهاش آوردند. طلحهو زبیر سبب این کار را پرسیدند. امام فرمود:
روغن چراغ، از بیتالمال بود، سزاوار نیست، با شما با روشنایی آنهم نشینی کنم.
امام(ع) علاوه بر اینکه با مسلمانان و عامه مردم چنین بود، نسبت به خود وفرزندان و خانوادهاش چنین حساسیتی و حتی بیشتر داشت. روزی حضرتمتوجه شد در خانهاش گوشت بریان کردهاند، به پاخواست و وجه آن راپرسید، اهل خانه گفتند: در قبیله همسر شما شتری قربانی شده است وخانوادهاش برای او هدیه آوردهاند، امام بعد از آن که متوجه شدند که این ازبیتالمال نیست راضی شد و فرمود:
بخورید، گواریتان باد.
یکی از همسران حضرت میگوید: روزی وارد بر امام(ع) شدم. دیدم در حیاطدستههای از گل جمع کردهاند. به امام عرض کردم: دستهای از آنرا برای دخترمببرم؟ فرمود: پول آن را بده، بعد ببر، چرا که از اموال مسلمانان است و یا اینکه صبرکن تا هر وقت سهم خود را از بیتالمال گرفتیم دستهای نیز به دخترت ببخشیم.
برخورد امام(ع) با موضوع تساوی میان خواهرش و کنیز او، برادرشعقیل که سهم بیشتری میخواست، برادرزاده و شوهر دخترش حضرت زینبیعنی عبداللهبن جعفر که او هم سهمی بیشتر از بیتالمال میخواست و یکیاز دخترانش که گردنبندی از بیتالمال به عنوان عاریه به شرط ضمانت گرفتهبود. بر همه آشکار و معلوم است.
امام(ع) حتی از نزدیکان خود، درخواست صرف نظر از سهمشان بهجهت مصرف در مصالح عمومی میکردند، امام حسن و امام حسین(ع) وابن عباس و عبدالله بن جعفر، هنگامی که سهم خویش را درخواست کردند،حضرت فرمود:
این حق شماست ولی من در جنگ با معاویه هستم. اگر مایل هستید ازاین حق خود درگذرید.
البته از روایات بر میآید که امام(ع) خود از بیتالمال استفاده نمیکردند.امام صادق (ع) روایت کرده است. هنگامی که امام(ع) به خلافت رسید ومردم با او بیعت کردند، بر منبر رفت و بعد از حمد و سپاس خداوند فرمود:
به خدا سوگند، من از اموال شما درهمی را به خود اختصاص نخواهمداد، مادامی که یک درخت خرما در یثرب داشته باشم.
امام(ع) بعدها نیز این نکته را به مردم فرموده بود، چنان که در بصره نیز درجمع مردم به لباسی که در تن و کیسهای که در دست داشت اشاره کرد و فرمود:
این لباس، از نخ ریسی همسرم است، این کیسه (که خرجی امام در آنبود) از محصولات من در مدینه است. پس اگر از نزد شما بیرون رومو بیش از آنچه میبینید با من باشد، پس نزد خداوند از خیانتکارانم.
در کوفه نیز وقتی کسی به امام(ع) عرض کرد:ای امیرمؤمنان، خداوندبرای تو و خانوادهات در این مال، بهرهای قرارداده، و تو با خود، چنینمیکنی (برخود سخت میگیری) فرمود:
به خدا سوگند، من چیزی از مال شما برندارم، و این نیست، مگر همانجامهای که از مدینه برداشتهام.
اگر هم گاهی، سهمی از بیتالمال برمیداشت، از آن مصرف نمیکرد و بهدیگری میداد.
البته از برخی روایات ـ چنان که گفته شد ـ معلوم میشود فرزندان وهمسران امام(ع) مانند دیگر مردم از بیتالمال سهمی داشتهاند.
امام (ع) مصرف بیتالمال را نیز در مراکز و ادارات دولتی و کشوریمورد دقت و نظارت قرار میداد و بر استفاده صحیح و بهینه از آن تأکیدفراوان میفرمود. حضرت در نامهای که به کارگزارانش نوشته است فرمودهاند:
قلمها را تیز کنید، سطرها را نزدیک هم قرار دهید، کلمات اضافی راحذف کنید. در حد رساندن معنا و مفهوم اعتدال را رعایت کنید. مبادازیاده روی کنید. به درستی که بیتالمال مسلمانان تحمل ضرر راندارد.
2. تأمین اجتماعی و فقرزدایی
از نظر امام(ع) دولت اسلامی، باید به تأمین شهروندان، خصوصاً قشرهایمستمند و فرودست جامعه، در جهت دستیابی به نیازهای ضروری زندگیبپردازد.
امام(ع) به مالک اشتر چنین دستور میدهد:
یتیمان و زمینگیران و کهنسالانی را که چارهای ندارند و خود را درمعرض سؤال قرار نمیدهند بر عهدهگیر، برای آنان روزی مستمرقرارده، چرا آن آنان بندگان خدایند ....
آن حضرت خود نیز به این نکته توجه تام داشت. هنگامی که حضرتپیرمرد نابینای از کار افتادهای را میبیند که از مردم تقاضای کمک میکند، ازحالش سؤال میکند. میگویند: او مردی مسیحی است. امام(ع) میفرماید:
از او تا جوان بود کار کشیدید! اکنون که پیر و ناتوان شده است به حالخود رهایش کردهاید! سپس دستور داد از بیتالمال برای او مستمریقرار دهند.
امام گرفتار جنگها و نبردهای تحمیلی از طرف ناکثین (بیعت شکنان)،قاسطین (دین گریزان) و مارقین (سرکشی کنندگان) شد، اما در راستایفقرزدایی و همچنین تأمین امور زندگی مردم اقدامات چشمگیر و کارسازیانجام داد تا آنجا که خود درباره مردم کوفه فرموده است:
در کوفه کسی نبود جز آنکه برخوردار و بهرهمند (از زندگی) بود.پایینترین مردمان کوفه (از نظر جایگاه اقتصادی چنان است که) نانگندم میخورد و صاحب منزل و سر پناه است و از آب سالم مینوشد.
3. انجام فعالیتهای اقتصادی
با اینکه بروز آشوبهای پی در پی داخلی، فرصت چندانی برایپرداختن به امور اقتصادی باقی نگذاشت. اما علیرغم آن این قبیل مسائل ازنظر حضرت بدور نبود.
امام(ع) انجام همه فعالیتهای مفید اقتصادی را مورد توجه قرار میدادندو کارگزاران و عموم مردم را به آنها ترغیب و تشویق میکردند.
أ . عمران و آبادی
یکی از اصول مسلم اقتصادی از نظر امام(ع)، توجه به عمران و آبادانیکشور است. امام(ع) در ابتدای نامه به مالک اشتر، یکی از وظایف او راآبادانی و عمران میداند و در جای دیگر همان نامه میفرماید:
باید کوشش تو در آبادانی زمین بیش از کوشش در گردآوری خراجباشد، زیرا خراج و مالیات جز با آبادانی به دست نمیآید و آن کس کهبخواهد مالیات را بدون عمران و آبادانی بطلبد، شهرها را خراب، مردمرا نابود میکند و حکومتش بیش از مدت کمی دوام ندارد.
امام تصریح میکنند که زمینه عمران و آبادی در زمین و طبیعت آن،همیشه وجود دارد و این دولتمردان هستند که باید موانع آن را از بین ببرند وبرنامه ریزی صحیح داشته باشند. حضرت میفرماید:
تا بخواهی آبادانی زمین توسعهپذیر است و تنها زمینه ساز ویرانیاشورشکستگی و بیچارگی کشاورزان و صاحبان زمین است و بیچارگی وفقر آنان نیز به سبب آن است که دولتمردان به ثروت اندوزیمیپردازند.
امام(ع) در تفسیر آیه شریفه «اوست که شما را از زمین آفرید و آبادی آنرا به شما واگذاشت»(ع) میفرماید:
خداوند متعال مردم را به آباد کردن دستور داده است، تا این آبادانی ـبه سبب آنچه از زمین بیرون میآید، مانند حبوبات و میوهجات وامثال آن که خداوند برای تأمین زندگانی بشر قرار داده است، زندگیآنان را قوام بخشد.
ب . کشاورزی و درختکاری
یکی از مشاغل امام(ع) در عصر پیامبر(ص) وبعد از آن، کشاورزی ودرختکاری بود. آن حضرت بسیاری از خدمات و انفاقات خود را از اینطریق انجام میداد. به علاوه، املاک زیادی را نیز خود آباد کرده وقف کردامام صادِ(ع) میفرماید:
امیرمومنان بیل میزد و نعمتهای نهفته در دل زمین را استخراج میکرد.
امام(ع) میفرماید:
کسی که آب و خاکی (زمین) در اختیار داشته باشد و تنگدست شود،خداوند او را (از رحمت خود) دور کند.
حضرت به نیروهای نظامی و انتظامی چنین دستور میداد:
شما را به خدا سوگند، مبادا کشاورزان از جانب شما مورد ستم واقع شوند.
پیامبر اکرم(ص) نیز بعد از مهاجرت به مدینه، مهاجران قریش را تشویق بهزراعت و کشاورزی کردند و فرمودند:
زراعت کنید، زیرا زراعت مایه برکت است.
امام باقر(ع) میفرماید:
مردی امام علی ابن ابی طالب(ع) را دید که بر مرکب خود باری ازهسته خرما حمل میکند. پرسید: یا اباالحسن، این بار چیست؟ امامفرمود: ان شاءالله صد هزار درخت خرما. آن مرد میگوید: امام هستههارا کاشت، همه روییدند و تبدیل به درخت شدند.
ج . صنعت و تجارت
امام(ع) حرفه و صنعت را گنج میداند و میفرماید:
خداوند انسان صاحب حرفه امانتدار را دوست میدارد.
امام (ع) همگان را تشویق به تجارت میکند میفرماید:
به تجارت بپردازید که تجارت، سبب بینیازی شماست از آنچه دردست دیگران است.
امام(ع) به بردههایی که آزاد میکرد. چنین توصیه میفرمود:
تجارت کنید، خداوند به شما برکت دهد! به درستی که از رسول خداشنیدم که فرمود: روزی، ده قسمت است، نُه قسمت آن در تجارتاست و یکی در چیزهای دیگر.
از این دو حدیث و احادیث دیگر در امر تجارت، که در سیره و سنتپیامبر اکرم(ص) و امام(ع) برخی آید که در حد امکان و حتی سرمایه ناچیزباید به تجارت پرداخت و به انتظار شرایط ایدهآل ننشت، چرا که همت ودرایت شخصی رعایت ضوابط و شرایط، برکت خداوند متعال را بدنبالخواهد داشت و زمینه ساز رشد و پیشرفت در کار خواهد شد.
امام(ع) به مالک اشتر چنین میفرماید:
سفارش مرا در حق بازرگانان و صاحب صنعتان بپذیر و در باره آنها بهکار گزارانت نیکو سفارش کن...، زیرا این گروه، خود، مایههایمنافعاند و اسباب رفاه و آسودگی (مردم اجتماعاند)؛ زیرا آن را ازراههای دور و دشوار، خشکی و دریا و دشت و کوه و جاهایی که مردمبدانها نمیروند فراهم میآورند.
امام(ع) در ادامه میفرماید:
حرمت آنان را نگهدار، راههایشان را امن ساز، حقوقشان رابستان....دوست داشتنیترین کار برای آنان، حفظ امنیت و اقتدارشاناست، پس به کارهای آنان، رسیدگی کن....
البته امام(ع) علی رغم جایگاهی که برای صنعت و تجارت قائل است وعنایتی که به تاجران و صنعتکاران دارد، رعایت حق و حقوق مردم و لزومنظارت بر کار آنها را خصوصاً در مورد برخی که به دنبال منافع اقتصادی خود ـ هر چند به ضرر اجتماع باشد ـ هستند، به مالک اشتر توصیه میکند و میفرماید:
با این همه بدان که بسیاری از ایشان را روشی ناشایسته است وحریصند و بخیل، احتکار میکنند و به میل خود برای کالای خود بهامیگذارند. با این کار به مردم زیان میرسانند و برای والیان نیز مایهننگ و عیب هستند.
لذا حضرت به مالک دستور میدهد که اولاً، از احتکار اجناس توسطآنان جلوگیری کند؛ ثانیاً، زمینه خرید و فروش عادلانه را برای خریدار وفروشنده آماده کند؛ ثالثاً، نرخ روز در خرید و فروشها ملاک و معیار باشدکه فروشنده و خریدار ضرر نکنند؛ و رابعاً، احتکار کننده را کیفر دهد تا مایهعبرت دیگران باشد.
د . کیفیت و نوآوری
امام(ع) علیرغم عنایت و توجهی که به توسعه اقتصاد در عرصههایمختلف دارد. اما بر این نکته نیز تأکید میورزد که نباید کیفیت را فدای کمیتکرد، رعایت استانداردهای لازم در تولیدات صنعتی از امور مورد توجه آنحضرت است. امام(ع) میفرماید:
به دنبال سرعت انجام کار مباش، بلکه کیفیت خوب را بجو، به درستیکه مردم نمیپرسند کار در چند روز به انجام رسیده است، همانا مردماز خوبی و دقیق بودن کار میپرسند.
ه . سرمایهگذاری و اشتغال
سیره شخصی امام(ع) قبل از حکومت و سیره حکومتی حضرت درهنگام خلافت بر سرمایهگذاری و استفاده از امکانات موجود اعم از سرمایهنقدی و غیر نقدی است. چنانکه یکی از اهداف امام(ع) در سرعت توزیعبیتالمال عنایت به همین مسأله بوده است و یا اینکه میفرماید:
اِنَّ افضل الاموال
ما.... استحق به اجرٌ
برترین مالها آن است که شایسته سود و پاداش باشد.
و یا فرمودهاند:
در مال راکد (ذخیره شده) زیادت و رشد نیست.
در سرمایهگذاری غیر نقدی نیز همیشه مردم را در این راستا به آنچه دردست داشتند تشویق میکرد، مثلاً کسی که قطعه زمینی داشته باشد باید از آناستفاده کند. امام فرموده است:
آن کسی که آب و خاکی بیابد و تنگ دست شود، خداوند، او را از رحمتخود دور میسازد از بیان امام(ع) استفاده میشود که او باید از سرمایهغیرنقدی که در اختیار دارد استفاده کند و به فقرزدایی خود و جامعه کمککند. یکی از بانوان عصر امام(ع) نقل میکند روزی امام علی(ع) مرا دید وپرسید، چه میکنی؟ عرض کردم مشغول ریسندگی هستم، امام مرا تشویق کردو فرمود: از حلالترین کارهاست. امام خود با سرمایه شخصی به اشتغالزدایی و به تبع فقرزدایی کمک فراوانی میکرد. باغها و مزارعی را احیامیکرد و آنرا بر فقیران جامعه وقف نمود تا علاوه بر فقرزدایی به اشتغال تنیچند از مردم جامعه نیز کمک کند.
منبع:
آیین کشورداری
(مجموعه از چشم انداز امام علی(ع))
محمد صفر جبرئیلی
به سفارش کانون اندیشه جوان
ناشر: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر