اسماعیل خلیلی Esmaeil Khalili

با خدا باش پادشاهی کن بی خدا باش هر چه خواهی کن

اسماعیل خلیلی Esmaeil Khalili

با خدا باش پادشاهی کن بی خدا باش هر چه خواهی کن

همه چیز در باره عالم برزخ

برزخ عالمى بین دنیاو آخرت است که آن را عالم قبر هم مى گویند: فاصله بین مرگ تا قیامت ، بین دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا برانگیخته شدن در روز قیامت را برزخ گویند

تعریف برزخ

در تعریف برزخ چنین گفته اند: فاصله بین دو چیز را برزخ مى گویند: مانند پرده اى که بین زن ها و مردها زده شود، دیوار بین دو خانه ، مرز بین دو ملک ، فاصله بین دو نهر آب یا دو دریا، کسى که بین دو نفر واقع مى شود که با هم نزاع نکنند، همه این ها را برزخ مى نامند.برزخ عالمى بین دنیاو آخرت است که آن را عالم قبر هم مى گویند: فاصله بین مرگ تا قیامت ، بین دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا برانگیخته شدن در روز قیامت را برزخ گویند. برزخ نه مربوط به دنیا است و نه مربوط به آخرت . مربوط به دنیا نیست ؛ چون زندگى آن جا مانند زندگى دنیا نمى باشد؛ زیرا روح در دوران برزخ ، در قالب مثالى نازک و هوایى نرم تر از بدن فعلى قرار مى گیرد که در آن ، جرم و تیرگى مادى و لطافت مجردات نیست . بلکه جسمى بین بدن و روح است .عالم برزخ از نظر وسعت نسبت به دنیا، مانند دنیا نسبت به رحم مادر است بدین جهت نمى توانیم ویژگى هاى عالم برزخ را تصور کنیم ، چنان چه کودک در رحم مادر نمى تواند ویژگى هاى دنیا را بفهمد با این که به زودى به عالم دنیا وارد مى شود.کلمه برزخ سه مورد در قرآن وجود دارد و در هر سه مورد به معناى فاصله بین دو چیز آمده است . آن موارد از این قرارند:
1-
مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبقیان
خداوند، دو دریا را به هم آمیخت و میان آن دو، فاصله اى قرار داد تا هیچ کدام از مرز و حد خود خارج نشوند.
2-
و جعل بینهما برزخا و حجرا محجورا
و خداوند بین دو دریا (دریاى شیرین و خوش گوار و دریاى شور و تلخ ) فاصله و حایلى قرار داد تا همیشه از هم جدا باشند.
3-
و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون
و از پشت سر آن ها (از لحظه مرگ ) تا روز قیامت و بر انگیخته شدن فاصله و برزخى قرار داده شده است .در این سه آیه ، برزخ به معناى فاصله بین دنیا و آخرت و بین دو دریا و دو آب آمده است :در نهج البلاغه هم کلمه برزخ در دو مورد آمده است :
1-
سلکوا فى بطون البرزخ سبیلا

حضرت على در رابطه با پادشاهان و کسانى که در دنیا داراى مقام و عزت ، اعتبار و افتخار، قدرت و شوکت بودند مى فرماید: آن ها پس از مرگ در درون برزخ قبرها خزیدندو زمین بر آنها مسلط شد، از گوشت هایشان خورد و از خون هایشان آشامید، در حفره هاى گورستان صبح کردند در حالتى که به صورت درختى خشک و بدون رشد بودند.آن حضرت در این جا برزخ را به معناى قبر گرفته اند؛ چون مى فرماید: در درون برزخ آرمیدند و قبر را دوزخ نامیده است ؛ زیرا فاصله بین میت و اهل دنیا یا بین دنیا و آخرت است .
2-
در رابطه با اهل ذکر مى فرماید:فکانما اطلعموا غیوب اهل البرزخ فى طول الاقامه
خداشناسان و اهل ذکر چنان به آخرت ایمان و یقین دارند که گویا دنیا را به پایان رسانده و به آخرت وارد شده اند، امور آخرت را که دیگران از آن ها آگاه نیستند مشاهده نموده و به چشم دیده اند تا جایى که مى فرماید:گویا آنان از پشت دیوار این جهان سر بر آورده و بر احوال پنهان برزخیان اطلاع یافته و آن ها را مى نگرند.

اثبات برزخ

یکى از مشکلات بسیار مهم دانشمندان ، اثبات برزخ و قبول زنده شدن در قبر است . و این که آیا برزخ چیست و کجا واقع است ؟ آیا مرگ تنهاست یا یک حیات و زندگى مخصوص و مرموز؟ آیا برزخ براى همه افراد جهان است یا اشخاص مخصوص ؟ آیا در برزخ چه مى گذرد و چه قضایایى واقع مى شود؟ آیا زندگى کردن و روزى خوردن در آن جا به چه صورت است ؟
از سه راه مى توانیم برزخ را ثابت کنیم . یکى از راه آیات قرآن . دیگر از راه روایات . سوّم از راه خواب هایى که خود دیده ایم یا افرادى که به آنان اعتماد داریم دیده اند و آنها را بیان کرده اند و خوابشان هم تعبیر صحیحى داشته است .

اثبات برزخ از راه آیات

ابتدا آیات را نقل مى کنم و سپس آنها را بررسى مى نمایم . آیاتى که در این باره نازل شده است از این قرارند:
1-
در یک جا مى فرماید: به آنان که در راه خدا کشته شده اند مرده نگویید، بلکه آنان زنده اند ولى شما (زندگى آنان را) نمى فهمید.
2 -
در جاى دیگر آمده است : گمان نکن کسانى که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روز مى خورند و به آن چه خدا، از جود و کرم خود به آن ها عطا کرده است شادمانند. و درباره کسانى که هنوز به آنان نپیوسته اند شادى مى کنند که ایشان نه ترسى دارند نه غمگین مى شوند و از جهت این که خداوند، نعمت و فضل خود را به آنان مى دهد و پاداش مؤ منان را ضایع نمى کند خوش حال و مسروراند.

فلسفه برزخ چیست

فلسفه زندگى به خوبى روشن است ؛ چرا که دنیا محل کشت ، آزمایش ، پرورش و تحصیل کمالات علمى براى آخرت است . به تعبیر بعضى از آیات و روایات : دنیا مزرعه ، تجارت خانه ، دانشگاه ، میدان تمرین و یا به منزله عالم جنین براى جهان آخرت است .آخرت هم مرکز انوار الهى ، دادگاه بزرگ حق ، محل رسیدگى به حساب اعمال و جوار قریب و رحمت خداوند است .در این جا مى توان گفت : فلسفه عالم برزخ که در فاصله میان دنیا و آخرت قرار گرفته ، مانند فلسفه هر چیز دیگرى است که به منظور انداختن میان دو چیز، مورد استفاده قرار مى گیرد. انتقال از محیطى به محیط دیگر که از هر نظر با آن متفاوت است ، در صورتى قابل تحمل است که فاصله اى وجود داشته باشد؛ فاصله اى که بعضى از ویژگى هاى چیز اول و پاره اى از ویژگى هاى چیز دوم در آن جمع باشد.معلوم است که قیامت براى همه انسانها در یک روز تحقق مى یابد؛ چرا که زمین و آسمان باید دگرگون شود، عالمى جدید و تو ایجاد گردد، حیات نوین انسانها در آن عالم صورت گیرد، بیان حال راهى جز این نیست که در میان دنیا و آخرت ، براى برزخى باشد و ارواح ، به مرور زمان بعد از جدا شدن از بدن هاى مادى عنصرى ، به برزخ منتقل گردند و به اصطلاح ، آیندگان به رفتگان بپیوندند، و تا پایان دنیا در آن جا جمع شوند.پس از پایان دنیا و آغاز آخرت ، همه با هم محشور مى شوند؛ زیرا ممکن نیست که هر انسانى مستقلا براى خود قیامتى داشته باشد؛ چرا که قیامت بعد از فناى دنیا و تبدیل زمین و آسمان ها به زمین و آسمان هاى دیگر است ؟ و همه مردم ، باید براى حساب رسى اعمال در یک روز و یک سرزمین اجتماع کنند.

عالم برزخ کجاست

هر انسانى مایل است بداند عالم برزخ کجا است ؟ برزخى که این همه صحبت از آن مى شود، برزخى که این همه آیات و روایات درباره آن نازل و وارد شده ، برزخى که عده اى عاشق آن و عده اى از آن گریزانند و برزخى که تمام انسان ها بعد از پایان عمر به آن منتقل مى شوند کجا واقع شده است ؟ آیا در همین دنیا است یا در عالم دیگر؟
عقل ما نمى تواند که حقیقت آن را درک کند؛ چرا که عقل ما ناقص است و خود ما هم نرفته ایم تا با چشم دیده باشیم . کسانى هم که رفته اند یا مى روند، به ما خبرى نمى دهند؟ تنها چیزى که درباره برزخ مى دانیم تشبیهاتى است که در روایات وجود دارد: از قبیل این که تمام از زمین و آسمانها و کهکشان نسبت به عالم برزخ مانند حلقه اى در بیابان است ! یا این که انسان تا زمانى در دنیاست مانند کرم در سیب مى باشد که از اطراف خود خبر ندارد، یا طفلى که در شکم مادر است و از عالم دنیا اطلاعى ندارد. وقتى متولد شد و پا به دنیا گذاشت وسعت آن را مى داند، و به نعمت هاى آن پى مى برد.انسان هم ، تا زمانى که در عالم دنیا باشد وضع عالم برزخ را نمى داند و از آن اطلاع ندارد. فکر مى کند دنیا بهترین و بزرگ ترین عالم است . مانند طفلى که در رحم مادر است و آن را بزرگ ترین عالم مى پندارد.اما وقتى انسان از دنیا رفت و به عالم برزخ وارد شد. متوجه مى شود که عالم دنیا از شکم مادر هم براى او تنگ تر بوده است ؟ در آن جا دیگر محدودیت غذایى و مکانى و زمانى ندارد؛ زیرا این محدودیتها در عالم ماده است و برزخ از جنس عالم ماده نیست .همین طور که عالم دنیا به رحم مادر محیط است و رحم مادر نسبت به دنیا ذره اى بیش نیست . عالم برزخ هم به دنیا محیط است و در مقابل آن ، ذره اى بیش نخواهد بود.اطلاعاتى که انسان در دنیا دارد در مقابل اطلاعاتى که در عالم برزخ به دست مى آورد اندکى بیش نخواهد بود، چیزهایى که خداوند به انسان عنایت مى کند قابل قیاس با دنیا نیست . قرآن مى فرماید:فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قرة اعین جزاء بما کانوا یکسبون  
هیچ کس نمى داند که چه پاداشهاى مهمى که مایه روشنى چشمها مى گردد براى آنها نهفته شده است .
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى گوید: خداوند مى فرماید: من براى بندگان صالحم نعمت هایى فراهم کرده ام که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر فکر کسى نگذشته است .

ندانند افراد نیکوى کار

چه پاداش یابند از کردگار

چه نعمات و لذات بى انتها

کند چشم روشن دهد دل صفا

به عبارت دیگر: عالم برزخ در واقع باطن و ملکوت دنیاست . امام صادق علیه السلام در پاسخ کسى که پرسید: جایگاه ارواح پس از مرگ کجاست ؟ فرمود: ارواح تا روز قیامت در باطن زمین قرار دارند. و نیز در جواب این که کسى را به دار آویزند روحش در کجا خواهد بود؟ فرمود: در دست قابض ارواح است تا آن را به باطن زمین برساند.

برزخ ساعتی بیش نیست

افراد مجرم و گناه کار حساب عالم برزخ را نداند و نمى دانند چه مدتى در قبر درنگ کرده اند؟ وقتى در قیامت از آنان مى پرسند: چقدر در برزخ توقف کرده اید؟ قسم مى خورند و مى گویند: توقف ما در عالم برزخ بیش از ساعتى نبوده است !قرآن در این باره چنین مى فرماید:ععع و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة کذالک کانوا یؤ فکون
آن روز که قیامت بر پا شود گنه کاران سوگند یاد مى کنند که جز ساعتى در عالم برزخ درنگ نکرده اند! این چنین آنها از درک حقیقت محروم مى شوند.عالم برزخ براى همه یکسان نیست ، گروهى در آن جا زندگى آگاهانه اى دارند و از نعمت هاى آن تا روز قیامت استفاده مى کنند. آنان مقربان و اولیاء خدا و مؤ منین حقیقى هستند، که از برزخ اطلاع کامل داشته و مدت آن را خوب مى دانند.گروهى دیگر هر صبح و شام در شکنجه و عذاب برزخى به سر مى برند و دائما فریاد مى زنند قیامت کى بر پا مى شود.خدایا! قیامت را بر پادار. بیچاره ها خیال مى کنند در آن موقع راحت مى شوند و از عذاب آنان خواهد بود. و این عذاب برزخى تا روز قیامت ادامه دارد. آنان آل فرعون و قاتلین روزگار (از قبیل - ابن مجلم - معاویه - یزید - عبیدا...زیاد و غاصبین حق اهل بیت ) هستند.گروه سوم : کسانى هستند هم چون افرادى که به خواب مى روند، گویى در قیامت از خواب سنگین بیدار مى شوند، بى خبر از مدت و زمان خواب ، هزاران سال را ساعتى پندارند!به راستى آن ها چنین مى پندارند که دوران برزخ ،دوران بسیار کوتاهى بوده است ، چرا که حالتى شبیه خواب داشته و از همه جا بى خبر و بى اطلاع بوده اند، مانند اصحاب کهف و عزیر (که عزیر مدت صد سال و اصحاب کهف 309 سال به خواب بودند و اطلاع از آن نداشتند!) وقتى که از آنها سئوال شد چه مدت خوابیده اید؟ در جواب گفتند: یک روز! بعد از آن که قدرى فکر کردند گفتند: بلکه بخشى از روز را خوابیده ایم !؟
مجرمان که مى گویند: ما بیش از یک ساعت در عالم برزخ درنگ نکرده ایم ، یا به علت همین بى خبرى و بى اطلاعى آنان مى باشد و یا به خاطر وعده مجازات دردناکى که به آنها داده شده است . آنان میل دارند چرخ زمانه متوقف شود یا لااقل به تاءخیر افتد.گاه روزها و ماه ها به قدرى در نظر انسان به سرعت مى گذرد که گویى لحظه هایى بیشتر نبوده است ،
فاصله ها را هر چند زیاد باشد ناچیز و اندک مى شمارند، بلى سرنوشت مجرمان در قیامت چنین است .

گنه کار مردم چو آید معاد

نمایند سوگند بسیار زیاد

که بودیم اندر جهان ساعتى

((نبد فرصت کرنش و طاعتى ))

بگویند حقا دروغى تمام

بگویند از این دست گفتار خام

وقتى کفار و مشرکان و منافقان و اهل گناه ، در آستانه مرگ و رفتن به عالم برزخ قرار مى گیرند، خود را در حال بریده شدن از این جهان و قرار گرفتن در جهان دیگر مى بینند، پرده هاى غرور و غفلت از مقابل دیدگانشان کنار مى رود. گویى سرنوشت دردناک خویش را با چشم خود مى بینند. عواقب شوم عمر و سرمایه هاى از دست رفته و کوتاهى هایى که در گذشته کرده و گناهانى را که مرتکب شده اند، در آن جا مشاهده مى کنند. این جا است که ناله و فریاد آنها بلند مى شود و مى گویند:اى پروردگار! ما را به دنیا برگردان شاید گذشته خود را جبران کنیم و عمل صالحى در برابر آن چه ترک کرده ایم به جا آوریم .
اما از آن جا که قانون آفرینش ، چنین اجازه بازگشتى را به هیچ کس ، (نه نیکوکاران و نه بدکاران ) نمى دهد، به آنها چنین پاسخ داده مى شود:هرگز ره بازگشتى وجود ندارد، این سخنى است که به زبان مى گویید، این لقلقه کلامى بود که در دنیا با خود داشتید.

اگر کافران را رسد مرگ پیش

پشیمان بگردند از کار خویش

به ایزد بگویند با چشم تر

به دنیا مرا بازگردان دگر

که شاید به جبران اعمال بد

عمل هاى نیکو زمن سر زند

جوابش بگویند با این سخن

چنین کار هرگز نخواهد شدن

که با حسرتى تلخ از بطن جان

بیارند این نکته را بر زبان

به برزخ گزینند آنان سرا

که مبعوث گردند روز جزا

این سخنى است که هرگز از اعماق دلى با اراده و آزاد برنخواسته ، این همان سخنى است که هر بدکارى به موقع گرفتار شدن در چنگال مجازات و هر قاتلى به هنگام دیدن چوبه دار مى گوید.به آنها گفته مى شود: مگر در دنیا نبودید و حجت بر شما تمام نشد؟ مگر خورشید و ماه بر شما طلوع و غروب نداشت و مهلت تمام نشد؟ مگر حقایق به شما نرسید؟ مگر عاجز و از مستضعفین بودید، مگر از سرمایه هاى عمر و علم و قدرت و فراغت و امنیت به اندازه کافى و وافى در اختیار نداشتید؟ چرا عمل نکردید؟ با غفلت مى خوابیدید و بیدار مى شدید؟ مگر خواب و بیدارى ها نمونه اى از مرگ و حیات نبود؟ مگر هزاران بار نمردید و زنده نشدید؟ آیا این مقدار براى شما کافى نبود؟
مگر صدها بار در تشییع جنازه ها شرکت نکردید و در مجالس ختم و ترحیم حضور به هم نرساندید و صداى ناله آن مسکین در قبر را نشنیدید که مى گفت : خدایا! مرا براى تدارک اعمال ، براى بیدارى و هشیارى ، براى پیمودن راه به سوى محبوب مطلق به دنیا برگردان . آیا اینها براى شما کافى نبود؟
امام صادق علیه السلام فرمود: وقتى جنازه اى را به سوى قبرستان حمل مى کنى ، خود را چنین پندار که تو آن جنازه اى هستى که به دوش مردم حمل مى شوى ، چنین پندار که تو از پروردگارت مسئلت نموده اى ترا به دنیا برگرداند و خداوند دعاى ترا مستجاب نموده و به دنیا بازگردانیده است ! حال ببین چگونه در اعمال خود تجدید نظر مى کنى و گذشته را تدارک مى نمایى !اگر خداوند آنها را به دنیا برگرداند با همان فکر و عقیده و اعمال و کردارى که سابقا داشتند برمى گردند، نه آن که یک نفس پاک و طاهر را خلق کند و به دنیا برگرداند؛ زیرا در این صورت دیگر آنها افراد سابق نیستند و موجودات دیگرى هستند که ربطى به آنها ندارند.اگر آنان را با همان فکر و عقیده اى که داشتند برگرداند باز همان اعمال و کردار غلطى را که داشتند از دست نخواهد داد و به دنبال همان فکر و عقیده اى که داشتند، خواهند رفت .قرآن در این باره مى فرماید: اگر آنها را به دنیا برگردانیم باز به همان اعمال و کردار سابق بر مى گردند و آنها در این حرفى که مى زنند دروغ مى گویند.

زمانى که سوزند اندر سقر

چو بر حال آنها نمایى نظر

ببینى در آن حال آن قوم پست

سر انگشت حسرت گزیده به دست

که اى کاش ! بارى دگر نیز ما

نمودیم رجعت به دارالفنا

که دیگر بر آیات یکتااله

نکردیم تکذیب خود هیچگاه

بگشتیم ما نیز از مؤ منین

بیاورده ایمان به اسلام و دین

چرا برزخیان را به دنیا بر نمی گردانند

وقتى کفار و مشرکان و منافقان و اهل گناه ، در آستانه مرگ و رفتن به عالم برزخ قرار مى گیرند، خود را در حال بریده شدن از این جهان و قرار گرفتن در جهان دیگر مى بینند، پرده هاى غرور و غفلت از مقابل دیدگانشان کنار مى رود. گویى سرنوشت دردناک خویش را با چشم خود مى بینند. عواقب شوم عمر و سرمایه هاى از دست رفته و کوتاهى هایى که در گذشته کرده و گناهانى را که مرتکب شده اند، در آن جا مشاهده مى کنند. این جا است که ناله و فریاد آنها بلند مى شود و مى گویند:اى پروردگار! ما را به دنیا برگردان شاید گذشته خود را جبران کنیم و عمل صالحى در برابر آن چه ترک کرده ایم به جا آوریم .اما از آن جا که قانون آفرینش ، چنین اجازه بازگشتى را به هیچ کس ، (نه نیکوکاران و نه بدکاران ) نمى دهد، به آنها چنین پاسخ داده مى شود:هرگز ره بازگشتى وجود ندارد، این سخنى است که به زبان مى گویید، این لقلقه کلامى بود که در دنیا با خود داشتید.

اگر کافران را رسد مرگ پیش

پشیمان بگردند از کار خویش

به ایزد بگویند با چشم تر

به دنیا مرا بازگردان دگر

که شاید به جبران اعمال بد

عمل هاى نیکو زمن سر زند

جوابش بگویند با این سخن

چنین کار هرگز نخواهد شدن

که با حسرتى تلخ از بطن جان

بیارند این نکته را بر زبان

به برزخ گزینند آنان سرا

که مبعوث گردند روز جزا

این سخنى است که هرگز از اعماق دلى با اراده و آزاد برنخواسته ، این همان سخنى است که هر بدکارى به موقع گرفتار شدن در چنگال مجازات و هر قاتلى به هنگام دیدن چوبه دار مى گوید.به آنها گفته مى شود: مگر در دنیا نبودید و حجت بر شما تمام نشد؟ مگر خورشید و ماه بر شما طلوع و غروب نداشت و مهلت تمام نشد؟ مگر حقایق به شما نرسید؟ مگر عاجز و از مستضعفین بودید، مگر از سرمایه هاى عمر و علم و قدرت و فراغت و امنیت به اندازه کافى و وافى در اختیار نداشتید؟ چرا عمل نکردید؟ با غفلت مى خوابیدید و بیدار مى شدید؟ مگر خواب و بیدارى ها نمونه اى از مرگ و حیات نبود؟ مگر هزاران بار نمردید و زنده نشدید؟ آیا این مقدار براى شما کافى نبود؟
مگر صدها بار در تشییع جنازه ها شرکت نکردید و در مجالس ختم و ترحیم حضور به هم نرساندید و صداى ناله آن مسکین در قبر را نشنیدید که مى گفت : خدایا! مرا براى تدارک اعمال ، براى بیدارى و هشیارى ، براى پیمودن راه به سوى محبوب مطلق به دنیا برگردان . آیا اینها براى شما کافى نبود؟
امام صادق علیه السلام فرمود: وقتى جنازه اى را به سوى قبرستان حمل مى کنى ، خود را چنین پندار که تو آن جنازه اى هستى که به دوش مردم حمل مى شوى ، چنین پندار که تو از پروردگارت مسئلت نموده اى ترا به دنیا برگرداند و خداوند دعاى ترا مستجاب نموده و به دنیا بازگردانیده است ! حال ببین چگونه در اعمال خود تجدید نظر مى کنى و گذشته را تدارک مى نمایى !اگر خداوند آنها را به دنیا برگرداند با همان فکر و عقیده و اعمال و کردارى که سابقا داشتند برمى گردند، نه آن که یک نفس پاک و طاهر را خلق کند و به دنیا برگرداند؛ زیرا در این صورت دیگر آنها افراد سابق نیستند و موجودات دیگرى هستند که ربطى به آنها ندارند.اگر آنان را با همان فکر و عقیده اى که داشتند برگرداند باز همان اعمال و کردار غلطى را که داشتند از دست نخواهد داد و به دنبال همان فکر و عقیده اى که داشتند، خواهند رفت .قرآن در این باره مى فرماید: اگر آنها را به دنیا برگردانیم باز به همان اعمال و کردار سابق بر مى گردند و آنها در این حرفى که مى زنند دروغ مى گویند.

زمانى که سوزند اندر سقر

چو بر حال آنها نمایى نظر

ببینى در آن حال آن قوم پست

سر انگشت حسرت گزیده به دست

که اى کاش ! بارى دگر نیز ما

نمودیم رجعت به دارالفنا

که دیگر بر آیات یکتااله

نکردیم تکذیب خود هیچگاه

بگشتیم ما نیز از مؤ منین

بیاورده ایمان به اسلام و دین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد